دختران من

همیشه خدا با شماست

1390/2/13 12:02
نویسنده : مامان
304 بازدید
اشتراک گذاری

صبای عزیزم ٢هفته مریض شدی دکترکه رفتیم گفت سالمی ولی تا٤شب تب شدید میکردی من وبابات بالای سرت بودیم نمی دانستیم چکارکنیم فکرمی کردیم ازدندانت است ولی نبود تاروز٤ فهمیدیم که سرخک گرفتی تمام صورت قشنگت پرازدونه های قرمز شده بود خیلی دلم برات می سوخت خیلی بی تابی میکردی نمی گذاشتی مامانی کارهایش را بکند دائم باید بغلت میکردیم . تابعداز٢هفته خوب شدی وخندیدی خیلی خوشحال شدیم عزیزیت اسما هم خوشحال بود که تو خوب شدی مادربرات دعاکرد ومامان جون وباباجونت هم خیلی برات دعا کردن همه احوالت را می پرسیدن عمه - خاله - دایی - زن دایی همه نگرانت بودن خدا کمک کرد وخوب شدی ازخدا ممنونم که دوباره سالم وسرحال هستی .

اسماء عزیزم دیروز روز معلم بود برای خانم معلم کادو بردی وخیلی اصرار داشتی باید برای خانم جمشیدی ٢تاکادو ببرم چون خیلی دوستش داری دیروز آمدم دنبالت مهد ٣بارصدات زدن نیامدی حسابی کلافه شدم بعدش هم که آمدی گفتم میدونی چقدرمنتظرت نشستم خیلی باحوصله گفتی داشتم بازی میکردم .جیگرت برم که حسابی خونسردی واین خونسردی هم ازبابات ارث بردی . دیشب حسابی تو رختخواب بوست کردم احساس میکردم خیلی وقت ندیدمت چون تواین هفته سرگرم کارهای خونه بودم خیلی دوست دارم این را همیشه بدان درقلبم هستی

الان اسماء من ٥سال و٧ ماهت است وصبا ٨ماه و١٩ روز دارد . امیدوارم همیشه سالم ودرپناه خدا باشید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختران من می باشد