دختران من

عکس های صبا

چند تا عکس از شیطنتهای صبا  وقتی اسماء ازمدرسه میاد مقنعه وکلاهشو برمی داری سرت می کنی بقیه عکسها درادامه مطلب     عصرها وقتی خوراکی بهت میدم میری تو تراس روی زمین میشینی ومی خوری من هم باید بیام زیرپایی زیرپات بندازم تا خاکی نشوی از همونجا هم به مادر (مادربابات) حرف میزنی ...
17 ارديبهشت 1391

مریضی اسما

فرشته کوچولوی من اسما جان ٢روز گذشته حالت خیلی بد بود تب شدید داشتی دکترگفت یک نوع ویروس امروز بعد از ٢ روز به مدرسه رفتی امیدوارم بهتر شده باشی ازلحاظ روحیه حسابی به هم ریختی خیلی حساس شدی من وبابات خیلی به دلت راه میریم تا زود ترخوب بشی عزیزدلم دیروز هم من هم بابات سرکارنرفتیم تا کنارت باشیم خیلی دوست دارم
5 ارديبهشت 1391

شیطنتهای شما

سلام به گلهای زندگیم : خیلی وقت بودبراتون چیزی ننوشتم حسابی کارداشتم امروز تصمیم گرفتم هرجورکه هست  خاطرات این چند روز و براتون بنویسم . دخترگلم اسماء جان این روزها حسابی کلافه ام کردی خیلی دوستت دارم ولی بعضی وقتها واقعاً ازدستت دلخورمیشم تو درسهات بی دقتی می کنی املات هم که خیلی ضعیف است بعضی وقتها خیلی خوب میشی ولی بعضی وقتها هم حسابی یک دنده میشی نمی دونم باید باهات چکارکنم خیلی سربه سر صبا میزاری همش لجشو درمیاری امیدوارم زود اخلاقت خوب بشه صبای گلم : توهم این روزها حسابی شیطونک شدی تمام دیوارهارو خط خطی کردی کتابهای اسماء و به زور می گیری بعضی وقتها بین شما دوتا کم میارم وبابات به دادم میرسه . الان یک سال و ٤ ماهت است به بابا جو...
2 ارديبهشت 1391

سیزده به در

دخترهای خوشکلم امسال هم ١٣ به درخوبی داشتید البته روز ١٢ فروردین همراه خاله طاهره و عموی من ودخترعمو به فیروزآباد رفتیم خوب بود خوش گذشت البته صبا خانم توراه خیلی اذیت کرد آخه توماشین حوصله اش سرمیره نهارو فیروزآباد خوردیم وشما هم رفتیم بازی عصرهم زود راه افتادیم به سمت شیراز نزدیک های شیراز کناریک کوه آتیش روشن کردیم وکاهو ترشی خوردیم ولی حسابی سرد بود فردا صبح که ١٣ فروردین بود نهاررفتیم بیرون اسماء خیلی حوس پیتزا کرده بود هرچی خاله طاهره ومامان جون زنگ زدن که نهار بیایید اونجا گفتم نه بعدش هم رفتیم خونه مامان جون با خاله وبچه ها رفتیم پارک ایرانی عصرهم شمابازگفتید بریم بیرون نزدیک خونه مامان جون اینا زمین که دارن درخت می کارند تا پارک درس...
2 ارديبهشت 1391

واکسن

صبای مامانی حسابی تو دل همه جا کردی خیلی دوست دارم ٣ روز پیش واکسن ١.٥ زدم البته با ٢ماه تاخیر حسابی تب کردی پات هم خیلی درد میکرد می ترسیدی راه بری فردا صبح من واسما برای اینکه ترست بریز بردیمت تو کوچه یواش یواش راه رفتی ظهرهم مائده ومارال دخترخاله هات وباباجون ومامان جون اومدن پیشت وحسابی سرگرم شدی ودردت ازیاد رفت بعدش هم خاله وشو هرخاله ات آمدند حسابی دورت شلوغ بود خیلی برات دعا کردم که درد نکشی شکرخدا خیلی اذیت نشدی بعضی ها می گفتن این واکسن تا ٣ روز بچه درد داره ولی شکرخدا برای تو خیلی طول نکشید امروز هم که ٥ شنبه است دخترعمه ات فاطمه اومده پیشت دیشب خیلی دیرخوابیدی ولی صبح گاه قبل ازاینکه من برم سرکاربیدارشدی گفتی مامانی فاطی فاطی گفتم...
24 فروردين 1391

هیچ وقت تنهات نمی زارم اسما

اسماء عزیزم دیروز وقتی ازمدرسه آمدی بعد از اینکه کمی از تکالیفت و انجام دادی بخاطراینکه خسته بودی خوابیدی عصروقتی داشتم کمد صبا رو درست میکردم ازخواب بیدارشدی دیدم فقط داری من ونگاه میکنی گفتم چی تپــل من با بغض گفتی مامان تو خواب ندیدی گفتم نه گفتی من ظهرکه خوابیدم خواب دیدم ترو گم کردم بعد با بابا گشتیم تا پیدات کردیم منم خندیدم گفتم عیب نداره خواب بوده ولی تو باز گفتی مامانی تو که هیچ وقت من و ول نمی کنی بری گفتم نه گفتی من ودوست داری گفتم آره گفتی قول میدی تنهام نذاری گفتم آره مامانی بعد اومدی توبغلم دیدم آماده گریه کردنی منم خندیدم گفتم تپل مدرسه موشها تو عزیزترازهرکسی برای من هیچ وقت تنهات نمی زارم اسماء عزیزم خیلی روحیه ای حساسی داری ...
24 فروردين 1391

عید

سلام به دختران من عیدتون هم مبارک امیدوارم امسال سال خوبی داشته باشید همراه با سلامتی وشادی  امسال صبا بهترعیدرو درک میکرد پارسال خیلی کوچولو بود هردوتاتون سرسفره هفت سین کنارمن ومادربزرگتون نشستید این هم بگم چون ما با مادربزرگتون زندگی می کنیم هرسال اون سفره پهن می کنه وماهم درکنارشون هستیم کادوهاتون هم کنارسفره گذاشتم ٢تاعروسک گربه بود موقع سال تحویل حسابی جای باباتون سبز بود بعد سال تحویل کادوهاتون بازکردید چقدرذوق کردید بعدش هم صبا چون صبح گاه بیدار شد خوابید اسماء جان تو هم به خاطر لباس نو که پوشیدی می گفتی بریم عید دیدنی می خواستم ببرمتون خونه باباجون ولی باباتون گفت بذارید منم بیام وتوهم راضی شدی به نگاه کردن تلویزیون عید امسال...
5 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختران من می باشد